اگر مهندس برق هستید همه از شما انتظار دارند قدیمی ترین و خراب ترین وسایل برقیشان را بتوانید تعمیر کنید، اگر دامپزشک باشید دوستان وآشنایان، دور شما جمع میشوند و دربارهی نادرترین گونههای پنگوئن ها از شما سؤال میکنند، و اگر مدیر روابط عمومی باشید، همه انتظار دارند کار شما پخش تراکتهای تبلیغاتی، بازاریابی و… باشد. البته همهی این تصورات اشتباه است ومعمولا در اکثر موارد پاسخگویی به این انتظارات عجیب و بیربط ما را کلافه میکند. این موضوع دربارهی روابط عمومی حتی سختتر و پیچیدهترنیز هست؛ چون با عنوان کردن مشاغل دیگر حداقل تصویری کلیشهای وجود دارد اما روابط عمومی و مشاغل مربوط به آن برای اغلب افراد ناشناخته و مبهم است.
اما روابط عمومی چیست وهدفش چیست؟
در پاسخ باید گفت روابط عمومی تلاش برای معرفی ارباب رجوع، محصول، شرکت و حتی فردی حقیقی است. اما بر خلاف تبلیغات که تاثیر گذاری بر مخاطب به صورت مستقیم صورت میگیرد، در روابط عمومی تاثیر
گذاری به صورت غیرمستقیم صورت میگیرد. خط مشی اصلی در روابط عمومی، اعتمادسازی است.
روابط عمومی، در واقع متقاعد کردن دیگران برای فروش ایده یا محصول خود و یا تعریف کردن از حُسن اعمال و اقدامات شرکت به دیگران میباشد. در روابط عمومی باید بتوانید مخاطب خود را متقاعد و توجیه کنید.
برتراند کانفیلد ، از مولفان معروف روابط عمومی در آمریکا ، در کتاب خود تحت عنوان « روابط عمومی ، اصول ، موارد و مشکلات آن» در تعریف روابط عمومی می نویسد : ” روابط عمومی، فلسفه ای اجتماعی –
مدیریتی است که مدیران وظیفه شناس، این فلسفه را با کمال صراحت در مقررات و خط مشی خود بیان می کنند و کلیه اقدامات خود را با فلسفه اجتماعی منطبق می سازند . آنگاه کلیه اقدامات و اعمال موسسه را که ناشی از
فلسفه اجتماعی مدیریت بوده به اطلاع مرتبطین خود می رسانند تا حسن نیت و تفاهم مردم را جلب کنند “باید گفت روابط عمومی دارای ماهیتی رسانه ای است و در طبقه بندی ها، در صف رسانه ها قرار می گیرد. در حوزه
مباحث رسانه ای ، روابط عمومی هایی را موفق می دانند که با به خدمت گرفتن شیوه ها و روش های نوین ارتباطی و مهارت های ارتباطی ، بتواند حد اکثر همکاری را جلب و بیشترین بهره وری را از رسانه های جمعی
کسب کنند.
تفاوت روابط عمومی با تبلیغات:
تبلیغات به شکل مستقیم و بیواسطه خود را معرفی میکند و از محصول، خدمت و سازمان حرف میزند. اما در روابط عمومی سعی میشود به شکل غیرمستقیم و ناخودآگاه بر مخاطب تأثیر گذاشته شود. مثلا با نوشتن مقالهای در نشریات میتوانید تصور و تجسمی از شرکت و سازمان به مخاطب ارائه کنید. ایجاد حس خوب و ذهنیت مثبت، عصارهی فعالیتهای متنوع روابط عمومی است. کار تبلیغات کاشت است در حالیکه کار روابط عمومی برداشت است. در تبلیغات خود را معرفی میکنید و در روابط عمومی کار شما اعتمادسازی است. در حیطهی تبلیغات معمولا مخاطب دچار شک است و اعتماد دوطرفه شکل نگرفته است؛ اما در روابط عمومی با حضور عنصر سومی به نام «رسانه» اعتبار رابطه تضمین میشود. نکتهی قابل توجهی که در بیان تفاوتهای تبلیغات و روابط عمومی موجود است، خلاقیت است. در تبلیغات ابتکار عمل صد در صد به دست شما است. اما روابط عمومی از صافیهای مختلفی مثل رسانهها یا ناخودآگاه ذهن مخاطب و تحلیل او عبور میکند؛ پس شکل نهایی و تصویری که ایجاد میشود، کاملا در قالبی که پیشبینی میکنید جای نمیگیرد. ضمن اینکه در تبلیغات، تمرکز بیشتر بر توجه بصری مخاطب است و در روابط عمومی عنصر زبان و کلمات مهم هستند و البته هزینهی تبلیغات بسیار بیشتر از روابط عمومی است. اگر خیلی مختصر تفاوت این دو را بیان کنیم تبلیغات میگوید: «محصول ما را بخرید»، اما روابط عمومی میگوید: «چرا باید محصول ما را بخرید».
درج دیدگاه