چارلی چاپلین

چارلی چاپلین در 16 آوریل 1889 (27 فروردین 1267 شمسی) در لندن انگلستان به دنیا آمد و پیش از رو آوردن به حرفه بازیگری با یک گروه رقص فعالیت می‌کرد. شخصیت معروف او به نام “ترامپ” با پانتومیم و حرکات سریع اش به یکی از شخصیت‌های اصلی فیلم‌های صامت تبدیل شد. او سپس به کارگردانی روی آورد و فیلم‌های مهمی چون “روشنی‌های شهر” و “عصر جدید” را ساخت و سپس کمپانی United Artists Corporation را راه‌اندازی نمود. او در 25 دسامبر سال 1977 (4 دی 1355) در واد، سوئیس از دنیا رفت.

 

10 فیلم برتر  چارلی چاپلین

فیلم‌های چارلی چاپلین یکی از تأثیرگذارترین فیلم‌های سینما است. این شخصیت همواره تاثیربرانگیز است.

این شخصیت حتی با وجود نداشتن جایگاه اجتماعی و وضعیت مالی مناسب همیشه برای کمک به دیگران، حتی آن‌هایی که از او وضعیت بدتری داشتند، آماده بود؛ و حتی زندگی خود را نیز به خطر می‌انداخت. شخصیت ترامپ شخصیتی است که هر انسانی باید آن‌گونه باشد. این شخصیت هرگز زیاد به خود فکر نمی‌کرد، هرگز درباره وضعیت بدش شکایت نمی‌کرد.

او در طول دوره کاری خودش نویسندگی، کارگردانی و موسیقی فیلم‌هایش را بر عهده داشت. او با بازی خاص خودش به‌تنهایی می‌توانست بیننده را به خنده و گریه بیندازید. او تنها با یک دوربین می‌توانست حرف‌هایش را بزند نه با کلمات.

۱۰. دوش فنگ – Shoulder Arms – ۱۹۱۸

یک فیلم کوتاه که در سال ۱۹۱۸ اکران شد و یک داستان کمدی در جنگ جهانی اول در فرانسه است. اگرچه در پایان فیلم پیچیدگی‌های آن چندان روشن نمی‌شود اما چارلی چاپلین در آن نقش ماجراجویی‌های چارلی چاپلین به‌عنوان یک سرباز را نشان می‌دهد که در جنگ جهانی اول فعالیت می‌کند. در ابتدا او مایع شرمندگی ارتشش است اما سپس با دستگیری سربازان آلمانی باعث موفقیت ارتش خود می‌شود.

 این فیلم یکی از اولین فیلم‌های او در دوره کاری‌اش است که فضای کمدی و هجوآمیزی از جنگ جهانی اول را نشان می‌دهد. در این فیلم و فیلم دیکتاتور بزرگ او ایدئولوژی فیلم‌سازی خود را آشکار می‌کند. باوجود فضای سنگین جنگی در این فیلم شاهد حوادث جالبی هستیم که برای این سرباز رخ می‌دهد و باعث موفقیت اش خواهد شد.

۹. مهاجر – The Immigrant – ۱۹۱۷

در این فیلم شاهد شخصیت ترامپ هستیم که برای رسیدن به رؤیاهایش به آمریکا سفر می‌کند. نیمه اول فیلم شخصیت ترامپ در کشتی را نشان می‌دهد. اما در حین بازی با مسافران دیگر، غذا خوردن و انجام کارهای دیگر به مشکل برمی‌خورد. قسمت دوم فیلم ترامپ را در آمریکا نشان می‌دهد که می‌خواهد در این کشور جدید زندگی خود را آغاز کند.

فیلم مهاجر نشان‌دهنده قدرت بازیگری چارلی چاپلین است که این موفقیت را در اوایل دوران کاری‌اش به دست آورد. این فیلم در سال ۱۹۱۷ اکران شد و هنوز هم موردتوجه قرار می‌گیرد. هرکسی که بخواهد به آمریکا سفر کند و زندگی جدیدی را آغاز کند می‌تواند با این شخصیت همدردی کند؛ این فیلم به‌خوبی مشکلاتی که در یک جامعه جدید با آن مواجه می‌شوید را به‌خوبی به شما نشان می‌دهد.

در این فیلم اتفاقات جالبی رخ می‌دهد که یکی از بهترین صحنه‌های آن صحنه‌ای است که ترامپ حاضر نیست پول شام خود را پرداخت کند. پیش‌ازاین صحنه ترامپ کمی پول به دست می‌آورد. اما جیب اش سوراخ است و این پول را گم می‌کند. اما متوجه این موضوع نمی‌شود و زمانی که در رستوران می‌خواهد پول را پرداخت کند متوجه می‌شود که پول ندارد.

۸. موسیو وردو – Monsieur Verdoux – ۱۹۴۷

موسیو وردو بدون شک یکی از سیاه‌ترین فیلم‌های چارلی چاپلین است. این فیلم درباره وردو است، یک کارمند بانک که پس از ۲۵ سال سابقه کار خانه‌نشین می‌شود. او که مجبور است هزینه فرزند و همسرش را پرداخت کند ناگهان تصمیم می‌گیرد با زنان بیوه ازدواج کرده و آن‌ها را به قتل برساند. در آغاز کار موفق است و چندین زن بیوه را با سم مسموم می‌کند. اما همانند تمام جنایت‌ها، جنایت او هم آشکار شده و باید قصاص شود.

 با دیدن این فیلم چهره دیگری از  چارلی چاپلین را خواهید دید. در اینجا خبری از ترامپ نیست بلکه یک کارمند بانک را می‌بینیم که در جستجوی زنان پولدار است. اگرچه نیت او محافظت از زن و بچه‌اش است اما مجبور است در این راه زنان ثروتمند را از بین ببرد.

هیچ‌کس جز موسیو وردو نمی‌توانست این شخصیت را به این خوبی ایفا کند، اگرچه کارهای اشتباهی از او سر می‌زند اما بیننده در لحظات آخر با او همدردی می‌کند. اگر می‌خواهید یکی از بهترین نقش‌آفرینی‌های چاپلین را ببینید، البته به‌جز ترامپ، حتماً این فیلم را تماشا کنید. با دیدن این فیلم بیننده به پتانسیل و توانایی‌های  چارلی چاپلین در خلق شخصیت پی می‌برد.

۷. روشنی‌های صحنه – Limelight – ۱۹۵۲

این فیلم یکی از غم‌انگیزترین فیلم‌های چاپلین است که زندگی یک کمدین به نام کالورو در اوایل جنگ جهانی را نشان می‌دهد. او در گذشته یک کمدین و دلقک محبوب بود اما در حال حاضر یک الکلی است. کالورو درنهایت یک رقصنده به نام‌تری را از خودکشی نجات داده و آن دو باهم دوستان صمیمی می‌شوند و کالورو از او مراقبت می‌کند تا سلامت خود را بازیابد. درنهایت او برای بازگشت به صحنه اعتمادبه‌نفس کافی به دست آورده و دوباره به فعالیت اش ادامه می‌دهد.

 این فیلم اولین و تنها فیلمی بود که دو ستاره فیلم‌های صامت یعنی چارلی چاپلین و بوستر کیتون دران کنار هم ظاهر شدند. اگرچه بوستر کیتون تنها در چند صحنه در کنار چاپلین ظاهر می‌شود اما صحنه‌های بسیار زیبا و به‌یادماندنی در تاریخ سینمای صامت پدید می‌آید.

“اگر کسی بگوید که این همانند دفعات گذشته است از پنجره به بیرون می‌پرم”، کیتون در حالی این جمله را ادا می‌کند که شخصیت‌های دیگر، یک‌به‌یک، زمانی که این دو شخصیت را در کنار هم در اتاق تعویض لباس می‌بینند، پاسخ او را می‌دهند.

با دیدن این فیلم به این فکر می‌کنید که همکاری بیشتر این دو شخصیت در فیلم‌های صامت می‌توانست چه انقلابی به پا کند. درهرحال این دو در این فیلم در کنار هم قرار گرفتن و یکی از بهترین همکاری‌ها در تاریخ سینما را رقم زدند.

۶. سیرک – The Circus – ۱۹۲۸

چارلی چاپلین

این فیلم یکی دیگر از فیلم‌های چاپلین است که مشکلات ترامپ را نشان می‌دهد. در ابتدای فیلم ترامپ به‌عنوان فرد دیگری شناخته شده و توسط پلیس تعقیب می‌شود. زمانی که ترامپ از دست پلیس فرار می‌کند از یک سیرک سردرمی آورد. او ناخواسته توجه افراد حاضر در آنجا را به خود جلب کرده و در آنجا ماندگار می‌شود. ترامپ در زمان اجرا در آن سیرک عاشق دختری اسب‌سوار به نام مرنا می‌شود. اما به‌زودی متوجه می‌شود که مرنا عاشق مرد دیگری به نام رکس است. او با وجود تمام مشکلاتش به مرنا کمک می‌کند تا با رکس ازدواج کند و در سیرک می‌ماند.

در پایان سیرک باوجوداینکه ترامپ برای خوشحالی مرنا هر کاری می‌کند و خودش را فدا می‌کند، اما تنها است. پایان فیلم چند روز پس از اکران موفق اولین فیلم ناطق به نام “خواننده جاز” فیلم‌برداری شد. این پایان زیبا به‌خوبی نشان می‌دهد که چاپلین درباره تغییرات ایجادشده در صنعت سینما چه حسی داشت.

زمانی که ترامپ تک‌وتنها ایستاده و به سیرک که در حال ترک اوست خیره شده، می‌توانیم چاپلین را تصور کنیم که خود را میان یک دوراهی می‌بیند، اینکه وارد صنعت سینمای ناطق شود و یا فیلم‌های صامت خود را ادامه دهد. اما باعث خوشحالیست که چاپلین در جای خود ایستاد و داستان‌های خود را به همان شکل تعریف نمود.

۵. جویندگان طلا – The Gold Rush – ۱۹۲۵

جویندگان طلا درباره یک فرد فقیر است که هیچ آهی در بساط ندارد اما در کانادا به دنبال طلا می‌گردد. ترامپ در این سفر برای کسب ثروت با چند مجرم فراری که در یک کابین پنهان شده‌اند مواجه می‌شود، آنان که تصور می‌کنند او یک مرغ است نزدیک است او بگیرند و به‌عنوان غذا بخورند، این کابین‌ها هرلحظه ممکن است براثر جریان باد از جا کنده شوند. دراین‌بین یک دختر زیبا را می‌بیند و برای جلب‌توجه او یک شب به‌تنهایی به یک‌بار می‌رود. اما به دلیل ظاهر نامناسب اش طرد شده و دوباره به سفرش ادامه می‌دهد.

 هرکدام از فیلم‌های چاپلین یک نکته باارزش دارد. در جویندگان طلا در یک صحنه در رویای این است که شام سال نو را با محبوب اش بگذراند. در این صحنه برای جلب‌توجه معشوقه و دوستان او رقص معروف اش را انجام می‌دهد. پس از او خیلی‌ها رقص او را تقلید کردند اما هیچ‌کس نتوانست همانند او موفق باشد.

این فیلم همچنین خوش‌بینی و شجاعت ترامپ در برخورد با مشکلات را نشان می‌دهد. او نه‌تنها در مواجهه با مجرمان شجاعانه برخورد می‌کند، بلکه در یافتن طلا و جلب‌توجه زن موردعلاقه‌اش هم مصمم است.

۴. عصر جدید – Modern Times – ۱۹۳۶

عصر جدید ترامپ را در دنیای صنعتی، ماشینی و فقیر نشان می‌دهد. ترامپ در یک کارخانه کار می‌کند و به‌عنوان یک فروشنده هم باید سخت تلاش کند. او پس‌ازاینکه چند بار شغلش را تغییر می‌دهد با یک دختر یتیم مواجه می‌شود که یک قرص نان دزدیده و در حال فرار است. چاپلین به پلیسان می‌گوید او نان را دزدیده و دستگیر می‌شود. در ادامه داستان ترامپ از زندان خارج شده و تلاش می‌کند با آن دختر یتیم زندگی جدیدی را آغاز کند.

 این فیلم ترامپ را در بهترین حالت نشان می‌دهد. زیرا حتی در تلخ‌ترین لحظه زندگی‌اش هم خوش‌بین و مصمم است. در پایان فیلم که آن دو چیزی ندارند دختر یتیم تسلیم می‌شود، ترامپ به او امید می‌دهد و می‌گوید که هرگز نباید ناامید باشد و زمانی که از هم دور می‌شوند به او لبخند می‌زند. آهنگی که در کل فیلم شنیده می‌شود نیز لبخند نام دارد و توسط خود چاپلین در فیلم قرار داده شده است.

۳. دیکتاتور بزرگ – The Great Dictator – ۱۹۴۰

باور کنید یا نه اما این فیلم اولین ناطق چاپلین است. بااین‌حال چاپلین بازهم به تولید فیلم‌های صامت ادامه داد، حتی پس‌ازآنکه این صنعت از رونق افتاد، اما بااین‌وجود هنوز از فیلم‌های چاپلین استقبال می‌شد. این فیلم یکی از کارهای پیچیده چاپلین است که جنگ جهانی دوم، فاشیسم و قدرت هیتلر را نقد می‌کند. موضوع اصلی فیلم هیتلر و اقدامات و فعالیت‌های اوست. چاپلین در این فیلم در دو نقش ظاهر می‌شود: یک آرایشگر یهودی و دیکتاتور فاشیست، هینکل.

ازآنجایی‌که این دو شخصیت ایفا شده توسط چاپلین به‌شدت به هم شباهت دارند تا پایان فیلم شخصیت‌هایشان درهم گره می‌خورد. زمانی که هینکل در پی شکار است اشتباهی به‌جای آرایشگر شناخته می‌شود و آرایشگر هم در یک مراسم بزرگداشت هینکل به‌جای او گرفته می‌شود.

 باوجوداینکه این فیلم در اوج جنگ جهانی دوم اکران شد اما چاپلین این شجاعت را داشت که یکی از بهترین سخنرانی‌ها را در آن بگنجاند. پس‌ازاینکه آرایشگر در مراسم به‌جای هینکل گرفته می‌شود مجبور است برای زنده ماندن یک سخنرانی ارائه دهد. او در این سخنرانی درباره جهانی آزاد و زیبا و عاری از تنفر و طمع سخن می‌گوید. باوجوداینکه این سخنرانی مختص دهه ۴۰ بود اما هنوز هم پر مفهوم است.

۲. پسربچه – The Kid – ۱۹۲۱

زمانی که نام چارلی چاپلین به میان می‌آید معمولاً همه به یاد فیلم پسربچه می‌افتند. نقش‌آفرینی جکی کوگان و رابطه‌اش با چاپلین این فیلم را به یکی از بهترین فیلم‌ها تبدیل نمود. یک زن فرزند خردسالش را در یک خودرو جا می‌گذارد به امید اینکه فردی او را پیدا کند. دو دزد این خودرو را دزدیده و کودک را جلو خانه ترامپ قرار می‌دهند.

او پس از دیدن این کودک مردد است که او را وارد خانه کند یا نه، اما نظرش را تغییر داده و او را به فرزندی قبول می‌کند. پس از چند سال آن‌ها شریک جرم یکدیگر هستند، کودک شیشه‌ها را شکسته و ترامپ آن‌ها را تعمیر می‌کند. پس‌ازاینکه کودک بیمار می‌شود همه متوجه می‌شوند که او کودک واقعی چاپلین نیست.

 ارتباط میان چاپلین و جکی کوگان یکی از زیباترین تجربه‌های تاریخ سینماست. با دیدن این فیلم با چاپلین همدردی می‌کنیم، پدری که فرزندش را از او گرفته‌اند و برای باز پس گرفتن او تلاش می‌کند. تنها چیزی که آن دو می‌خواهند این است که کنار هم باشند. این فیلم اهمیت این روابط در زندگی را به ما آموخته و به ما نشان می‌دهد که چگونه والدین خوبی باشیم.

۱. روشنایی‌های شهر – City Lights – ۱۹۳۱

روشنایی‌های شهر بدون شک یکی از بهترین فیلم‌های چارلی چاپلین است. این فیلم داستان ترامپ و یک دختر گل‌فروش نابیناست. به دلیل برخی حوادث این دختر گل‌فروش تصور می‌کند ترامپ یک فرد ثروتمند است. او هرگز واقعیت را به دختر نمی‌گوید و پس‌ازاینکه متوجه می‌شود یک عمل می‌تواند دختر را بینا کند، طوری زندگی می‌کند که طبق انتظارات دختر باشد.

 داستان عاشق شدن چاپلین بسیار ساده است و توسط خود او طراحی شده است. علاوه بر داستان عاشق شدن چاپلین لحظات جالب دیگری هم در فیلم به چشم می‌خورد. تلاش ترامپ برای کمک به این دختر نابینا صحنه‌های طنز جالبی را به وجود می‌آورد. صحنه فرار او با یک میلیونر مست که در طول داستان به چشم می‌خورد و درنهایت باعث سقوط او می‌شود هم یکی از صحنه‌های فراموش‌نشدنی است. این میلیونر تنها در حین مستی ترامپ را به یاد می‌آورد اما وقتی حالش خوب می‌شود او را بیرون می‌اندازد یا تصور می‌کند که او دزد است.

این فیلم همچنین یکی از بهترین پایان‌های تاریخ سینما را دارد: پس‌ازاینکه زن بینایی خود را به دست می‌آورد (پس از تمام فداکاری‌های ترامپ) به مردی معرفی می‌شود که برای سلامتی او تلاش کرده است. او در این صحنه که زن متوجه ماجرا شده شرمنده و خجالت‌زده است و به زن خیره می‌شود. “حالا می‌توانی ببینی؟ – بله می‌توانم ببینم.”

منابع:

پَروشات