در این قسمت جزیره چالاک، تاران سراسیمه از راه می رسد و از غولی بزرگ و سفیدی که از آسمان می آید می گوید. در ابتدا کسی حرف او را باور نمیکند ناگهان غول بزرگ سر می رسد و پیل پا را با خود می برد…
در این قسمت جزیره چالاک، تاران سراسیمه از راه می رسد و از غولی بزرگ و سفیدی که از آسمان می آید می گوید. در ابتدا کسی حرف او را باور نمیکند ناگهان غول بزرگ سر می رسد و پیل پا را با خود می برد…