اصغر فرهادی در سال ۲۰۱۲ فیلم جدایی نادر از سیمین وی برنده جایزه اسکار بهترین فیلم خارجیزبان شد و همزمان نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین فیلمنامه غیراقتباسی (اورژینال) برای این فیلم شد. وی همچنین برنده جایزه بهترین فیلم خارجی جایزهگلدن گلوب سال ۲۰۱۲ میلادی به خاطر کارگردانی و نویسندگی فیلم جدایی نادر از سیمین شد. اصغر فرهادی در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶، جایزه بهترین فیلمنامه جشنواره فیلم کن، را برای نگارش فیلمنامه فیلم فروشنده دریافت کرد. همچنین در اسکار ۲۰۱۷ فیلم فروشنده به نویسندگی و کارگردانی اصغر فرهادی توانست جایزه بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان را کسب کند.
پیشتر وی برنده سه جایزه سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی جشنواره فیلم فجر در سالهای ۱۳۸۴، ۱۳۸۷ و ۱۳۸۹ شدهاست. خرس نقرهایجشنواره فیلم برلین به عنوان بهترین کارگردان برای فیلم درباره الی و خرس طلایی جشنواره فیلم برلین به خاطر فیلم جدایی نادر از سیمین از دیگر دستاوردهای اوست. وی اولین فیلمساز ایرانی است که توانستهاست این جایزه را به خود اختصاص دهد.
لژیون دونور نشان افسر، نشان عالی هنر و ادبیات کشور فرانسه نیز در ۲۵ فوریه ۲۰۱۴ در پاریس توسط اورلی فیلیپیتی، وزیر فرهنگ این کشور، به فرهادی اهدا شد. این نشان بهدلیل «خلاقیتهای هنری و تأثیر اصغر فرهادی بر هنر و ادبیات فرانسه و سراسر جهان» به این فیلمساز ایرانی تعلق گرفت. وی همچنین جایزه سزار، جایزه مستقل اسپریت و جوایز بودیل را به دست آوردهاست. در یک نظرسنجی مجله تایم، وی رتبه چهارمین شخصیت تأثیرگذار در میان ۱۰۰ شخصیت برتر سال ۲۰۱۲ را کسب کرد؛ و در نهایت به عنوان یکی از ۱۰۰ چهرهٔ تأثیرگذار سال ۲۰۱۲ از سوی این مجله معرفی شد. فرهادی در سال ۲۰۱۲ در لیست ۱۰۰ متفکر جهان فارین پالیسی قرار گرفت.
بنابر اظهارات اصغرفرهادی، وی فعالیت سینمایی خود را در ۱۳ سالگی و قبل از آنکه به صورت آکادمیک در این زمینه به تحصیل بپردازد، آغاز کرده بود. فرهادی پس از گذراندن دوره لیسانس در رشته تئاتر (گرایش ادبیات نمایشی) از دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران، مدرک فوق لیسانس خود در همین رشته (گرایش کارگردانی) را از دانشگاه تربیت مدرس دریافت کرد. او فعالیت در سینما را از سال ۱۳۶۵ در انجمن سینمای جوان اصفهان آغاز کرد. فرهادی اولین فیلمی که بر زندگیاش تأثیرگذار بودهاست را فیلم دزد دوچرخه معرفی کرد. وی هنر خود را تأثیریافته از آثار ویتوریو دسیکا،فدریکو فلینی، اینگمار برگمان، میکلآنجلو آنتونیونی، بیلی وایلدر و کریشتوف کیشلوفسکی میداند.
اصغر فرهادی از سبک رئالیسم پیروی میکند و داستانهای فیلمهای او پایانی باز و دراماتیک دارند. در فیلمهای اصغر فرهادی، همه اتفاقات، آجر به آجر در کنار هم چیده شدهاند تا ما را به سمت کشف حقیقت در یک درام اخلاقی هدایت کنند. اصغر فرهادی در این مسیر حتی از کوچکترین المانها هم صرف نظر نمیکند. وقتی دومین فیلم سینمایی او اکران شد بخش قابلتوجهی از منتقدان فیلم او را پسندیدند و با توجه به دغدغههایی که در آثارش نشان میداد در بین قشری فیلم بین از جوانان و نوجوانان محبوبیت خاصی پیدا کرد. خیلیها به او و سینمای انسانیاش که هم سینما بود و هم انسانی امید بستند.چهارشنبهسوری اثری بود که اصغر فرهادی را به عنوان مهمترین کارگردان نسل سوم سینمای ایران تثبیت و منتقدان را شگفتزده کرد و در عین حال پرفروشترین فیلم سال شد. اصغر فرهادی به عنوان کارگردان مهم نسل جدید سینما و نسل جدید سینماروها زیر ذره بین رفت. فیلم چهارم او اتفاق بسیار مهمی در سینمای ایران بود. درباره الی جریان سینمای ایران را کاملاً تحتتاثیر قرار داد و موفقیت کاملی از همه سو به دست آورد. جدایی نادر از سیمین نقطه اوج فرهادی بود که باعث شد نظر مثبت منتقدان و مخاطبان جهانی را جلب کند. او در درباره الی از سبک رئالیسم پیروی کرد و باعث شد تا موج جدیدی در سینمای ایران رقم بخورد که به آن نسل سوم موج نوی سینمای ایران میگویند. میتوان این را گفت که روایت و فیلم نامه نقطه قوت تمامی آثار وی است. فرهادی بیش از همه به خاطر فیلمنامههای نفس گیر و غافلگیرکننده اش مشهور است. وی در فیلمنامههایش ثابت کردهاست به هیچ وجه به دنبال روایت و پرداخت موضوعاتی ساده و دم دستی نبودهاست، دیگر ویژگی فیلمنامههایِ اصغر فرهادی این است که برای جذب و نگه داشتن مخاطب تا پایان فیلم، نقطهای چالشی و معماییگون ایجاد میکند. به عقیده بیشتر منتقدان و عموم مردم وی جامعه را صادقانه نشان میدهد و جامعه را قضاوت نمیکند و با دقت بیشتری به دنیای اطراف و زندگی نگاه میکند. در آثار وی نگاه خلاقانه و سختگیر در قاب فیلم مشهود است اما به شکلی که نتیجهگیری و قضاوت درست و غلط اتفاقات فیلمهایش را به عهده تماشاگر میگذارد و وظیفه خود به عنوان دریچه و واسطهای بین ببینده و جهانش را به بهترین شکل به پایان میرساند. فرهادی هوش هیجانی بالایی دارد و میتواند عواطف، احساسات و منطق دیگران را بهتر درک کند و قادر است در شرایط مختلف حسی، هیجانی و منطقی واکش مناسب تری را نشان دهد تا بتواند به ارتباط بهتر، منطقی تر، مداوم تر، تأثیر گذارتر و کارآمد تر با مخاطب خود برسد. دقت در داستانهای فرهادی نشان میدهد معمولاً همدلی او با شخصیتهای طبقات محروم و متوسط جامعه بودهاست. داستان تحسین یافتهترین اثر او یعنیجدایی نادر از سیمین را هر شخصی خوانده بود به او هشدار داده بود که این فیلم داستانش آنقدر محلی و بومی است که هیچ شانسی در هیچ جشنوارهای نخواهد داشت و اصلاً نمیتواند با مخاطب خارجی ارتباط برقرار کند ولی وی کار خود را کرد. این همان نشان مرعوب نبودن است و خودباخته نبودن و از قضا بهرغم همین استواری، جدایی نادر از سیمین موفقترین فیلم وی شد. فرهادی فیلم خودش را میسازد و به نگاه هوشمندانه، دقیق و واقعی خود به اطراف خود و جامعه وفادار است. فرهادی در اجرای فیلمنامه وسواس گونه و دقیق رفتار میکند یعنی به معنی خردکردن رویدادها به نماهای ثابت و متحرک و تعیین جای دوربین به نحوی که اطلاعات لازم برای دنبال کردن رویداد و داستان به روشنی به بیننده داده شود. گرفتن بازیهای طبیعی و تدوین درست این نماها در خدمت نقل روشن داستان فیلمهای به شکل مشهودی مشخص است.
درج دیدگاه